Forwarded from نامه جمهور
💥 در سی و پنجمین دوره نمایشگاه کتاب تهران منتظر شما هستیم!
♨️ مصلی امام خمینی (ره)، شبستان، راهرو ۱۰، غرفه ۱۹۸
✅ در صورت تمایل جهت خرید مجله با استفاده از بن تخفیف به ما پیام دهید:
🆔 @jomhuor_admin
🔢 09016855290
➖➖➖➖
✉ @nameh_jomhour
♨️ مصلی امام خمینی (ره)، شبستان، راهرو ۱۰، غرفه ۱۹۸
✅ در صورت تمایل جهت خرید مجله با استفاده از بن تخفیف به ما پیام دهید:
🆔 @jomhuor_admin
🔢 09016855290
➖➖➖➖
✉ @nameh_jomhour
طبقه سه| مجتبی نامخواه
درباره لغو لایحه وزارت کار برای نقض اصل سهجانبهگرایی 👇👇👇 @tabagheh3_ir
🔸درباره لغو لایحه وزارت کار برای نقض اصل سهجانبهگرایی
۱. سخنگوی دولت روز سهشنبه ۱۸ اردیبهشت در اعلام موضعی رسمی، سپردن تعیین دستمزد کارگران به مجلس را به درستی نقض اصل سهجانبهگرایی دانسته است. (ویدئو شماره یک). این یک موضع قابل تقدیر است. مسئله اما این است که این موضع استلزاماتی دارد که در صورت بیتوجهی بدانها، معنا و اهمیت آن را خواهد زدود. از جمله این لوازم این که اگر مسئله آنچنان که سخنگوی دولت به درستی طرح کردهاند، باور به اصل سهجانبهگرایی در تعیین دستمزد است، مهمترین لازمه این موضع توبیخ ناقضان این اصل است.
همانطور که پیشتر توضیح داده شده، لایحه «تغییر نحوه تعیین حداقل حقوق کارگران» همانا صورت قانونی بخشیدن به تجربه اداره شورای عالی کار در تعیین دستمزد ۱۴۰۳ است. اگر سپردن تعیین دستمزد به مجلس نقض اصل سهجانبهگرایی است که هست، تعیین حداقل دستمزد بدون نظر و امضای کارگران نیز نقض آشکار این اصل است. شایسته است موضع دولت در دفاع از اصل سهجانبهگرایی شامل توبیخ عاملان این نقض آشکار نیز باشد.
۲. جناب سخنگو در توضیح موضع دولت در مخالفت با نقض اصل سهجانبهگرایی، از وزارتخانه و دولت به مثابه دو «مفهوم» یاد کردهاند (ویدئو شماره یک) اما لازم است توجه داشته باشیم ما با دو مفهوم ذهنی مواجه نیستیم. این دو، دو نهاد و واقعی هستند و این یک وضعیت واقعی است که بیش از هر چیز عدم وحدت رویه دولت پیرامون مقولات مهم را گزارش میکند. گزارشی که تصویر شایستهای از شیوه اداره دولت به جامعه منتقل نمیکند.
۳. مسئله این جاست که این عدم هماهنگی میان دولت و وزارتخانه کار در این موضوع، محدود به یک و نیم ماه اخیر و طرح مقوله لایحه تغییر مرجع تعیین دستمزد نیست، بلکه حتی پس از اعلام موضع رسمی دولت در روز گذشته نیز ادامه یافته است. چنانچه وزیر کار در گفتوگویی که پس از اعلام موضع رسمی دولت انجام شده، محتوای لایحه مذکور را نه «نقض اصل سه جانبهگرایی» که «اصلاح» قانون کار خوانده و تاکید کرده این موضوع «فعلا» از دستور کار وزارتخانه خارج شده است(ویدئو شماره دو). آیا این بدین معناست که احتمال دارد در آینده این نقض/ اصلاح مجدد در دستور کار گردانندگان وزارتخانه کار قرار بگیرد؟
۴. بدین ترتیب عدم توبیخ گردانندگان وزارت کار به علت نقض اصل سه جانبهگرایی در عمل و نظر، علاوه بر تضییع حق کارگران و ارائه ایماژی از ناهماهنگیهای حادّ در دولت، راه را برای تعدیهای بعدی در زمینه روابط کار باز گذاشته است. قابل حدس است که در جمعبندی عملکرد دولت کنونی در حوزه روابط کار، جامعه گسترده کارگران ایرانی عملکرد وزارت کار را جدا از دولت ارزیابی نکرده و نقصهای آشکار این وزارتخانه را در عمل و نظر به پای کلیت دولت خواهند نوشت.
@tabagheh3_ir
۱. سخنگوی دولت روز سهشنبه ۱۸ اردیبهشت در اعلام موضعی رسمی، سپردن تعیین دستمزد کارگران به مجلس را به درستی نقض اصل سهجانبهگرایی دانسته است. (ویدئو شماره یک). این یک موضع قابل تقدیر است. مسئله اما این است که این موضع استلزاماتی دارد که در صورت بیتوجهی بدانها، معنا و اهمیت آن را خواهد زدود. از جمله این لوازم این که اگر مسئله آنچنان که سخنگوی دولت به درستی طرح کردهاند، باور به اصل سهجانبهگرایی در تعیین دستمزد است، مهمترین لازمه این موضع توبیخ ناقضان این اصل است.
همانطور که پیشتر توضیح داده شده، لایحه «تغییر نحوه تعیین حداقل حقوق کارگران» همانا صورت قانونی بخشیدن به تجربه اداره شورای عالی کار در تعیین دستمزد ۱۴۰۳ است. اگر سپردن تعیین دستمزد به مجلس نقض اصل سهجانبهگرایی است که هست، تعیین حداقل دستمزد بدون نظر و امضای کارگران نیز نقض آشکار این اصل است. شایسته است موضع دولت در دفاع از اصل سهجانبهگرایی شامل توبیخ عاملان این نقض آشکار نیز باشد.
۲. جناب سخنگو در توضیح موضع دولت در مخالفت با نقض اصل سهجانبهگرایی، از وزارتخانه و دولت به مثابه دو «مفهوم» یاد کردهاند (ویدئو شماره یک) اما لازم است توجه داشته باشیم ما با دو مفهوم ذهنی مواجه نیستیم. این دو، دو نهاد و واقعی هستند و این یک وضعیت واقعی است که بیش از هر چیز عدم وحدت رویه دولت پیرامون مقولات مهم را گزارش میکند. گزارشی که تصویر شایستهای از شیوه اداره دولت به جامعه منتقل نمیکند.
۳. مسئله این جاست که این عدم هماهنگی میان دولت و وزارتخانه کار در این موضوع، محدود به یک و نیم ماه اخیر و طرح مقوله لایحه تغییر مرجع تعیین دستمزد نیست، بلکه حتی پس از اعلام موضع رسمی دولت در روز گذشته نیز ادامه یافته است. چنانچه وزیر کار در گفتوگویی که پس از اعلام موضع رسمی دولت انجام شده، محتوای لایحه مذکور را نه «نقض اصل سه جانبهگرایی» که «اصلاح» قانون کار خوانده و تاکید کرده این موضوع «فعلا» از دستور کار وزارتخانه خارج شده است(ویدئو شماره دو). آیا این بدین معناست که احتمال دارد در آینده این نقض/ اصلاح مجدد در دستور کار گردانندگان وزارتخانه کار قرار بگیرد؟
۴. بدین ترتیب عدم توبیخ گردانندگان وزارت کار به علت نقض اصل سه جانبهگرایی در عمل و نظر، علاوه بر تضییع حق کارگران و ارائه ایماژی از ناهماهنگیهای حادّ در دولت، راه را برای تعدیهای بعدی در زمینه روابط کار باز گذاشته است. قابل حدس است که در جمعبندی عملکرد دولت کنونی در حوزه روابط کار، جامعه گسترده کارگران ایرانی عملکرد وزارت کار را جدا از دولت ارزیابی نکرده و نقصهای آشکار این وزارتخانه را در عمل و نظر به پای کلیت دولت خواهند نوشت.
@tabagheh3_ir
در راهرو ۱۰، غرفه ۱۹۸ نمایشگاه میتوانید شمارههای ۴ و ۵ نامه جمهور @nameh_jomhour را با تخفیف ویژه تهیه فرمایید.
@tabagheh3_ir
@tabagheh3_ir
Forwarded from نامه جمهور
علیرغم پیگیریهای انجام شده، امکان استفاده از بن کتاب جهت تهیه مجله میسر نشد‼️
بههمین منظور؛
شماره چهار با ۵۰ ٪ تخفیف (۷۵ هزار تومان)
شماره پنج با ۳۰ ٪ تخفیف (۱۲۶ هزارتومان)
به صورت مجازی و حضوری عرضه میگردد
همچنین شماره های ۱ و ۲ و ۳
فقط بهصورت حضوری و با ۱۰ ٪ تخفیف عرضه میگردد
جهت سفارش شماره ۴ و ۵ نامهجمهور؛ به آیدی ادمین پیام دهید:
🆔 @jomhour_admin
➖➖➖➖
✉️ @nameh_jomhour | نامهجمهور
بههمین منظور؛
شماره چهار با ۵۰ ٪ تخفیف (۷۵ هزار تومان)
شماره پنج با ۳۰ ٪ تخفیف (۱۲۶ هزارتومان)
به صورت مجازی و حضوری عرضه میگردد
همچنین شماره های ۱ و ۲ و ۳
فقط بهصورت حضوری و با ۱۰ ٪ تخفیف عرضه میگردد
جهت سفارش شماره ۴ و ۵ نامهجمهور؛ به آیدی ادمین پیام دهید:
🆔 @jomhour_admin
➖➖➖➖
✉️ @nameh_jomhour | نامهجمهور
Forwarded from اسلام ناب
📢 ثبت نام اولیه هشتمین دوره معرفتیتشکیلاتی اسلامناب
🗓 زمان برگزاری دوره:
خواهران دهه اول مرداد
برادران دهه دوم مرداد
🕑 مهلت ثبت نام اولیه: ۶ خرداد
📎 ثبت نام اولیه در سایت:
🌐 eslamenaab.ir
🔸کسب اطلاعات بیشتر:
خواهران:
@eslamenaab_khaharan
برادران:
@eslamenaab_baradaran
#دوره_۱۴۰۳
#اسلام_ناب
#قیام_جوانان_برای_تحول_ایران
📚 مرکز معرفتی تشکیلاتی اسلام ناب
🆔️ @eslamenaab_ir
🗓 زمان برگزاری دوره:
خواهران دهه اول مرداد
برادران دهه دوم مرداد
🕑 مهلت ثبت نام اولیه: ۶ خرداد
📎 ثبت نام اولیه در سایت:
🌐 eslamenaab.ir
🔸کسب اطلاعات بیشتر:
خواهران:
@eslamenaab_khaharan
برادران:
@eslamenaab_baradaran
#دوره_۱۴۰۳
#اسلام_ناب
#قیام_جوانان_برای_تحول_ایران
📚 مرکز معرفتی تشکیلاتی اسلام ناب
🆔️ @eslamenaab_ir
Audio
🔴مولدسازی میادین نفتی؛ نجات یا سراب؟
🎙صوت کامل گفتگو دربارهی آینده صنعت نفت و ایده انحصارزدایی از شرکت ملی با حضور:
◾️یاسر میرزایی (مدیرکل بودجه وزارت نفت)
◾️امیر مقیسه (معاون مدیر سرمایهگذاری شرکت ملی نفت)
◾️محمدرضا شکوهی (هیات علمی دانشکده نفت)
◾️حسین نورالدین موسی و نصرالله زارعی (از مدیران پرسابقهی صنعت نفت)
🔗مشاهده فیلم کامل در یوتیوب تمامرخ:
youtu.be/riew-vhL2AA
🎙صوت کامل گفتگو دربارهی آینده صنعت نفت و ایده انحصارزدایی از شرکت ملی با حضور:
◾️یاسر میرزایی (مدیرکل بودجه وزارت نفت)
◾️امیر مقیسه (معاون مدیر سرمایهگذاری شرکت ملی نفت)
◾️محمدرضا شکوهی (هیات علمی دانشکده نفت)
◾️حسین نورالدین موسی و نصرالله زارعی (از مدیران پرسابقهی صنعت نفت)
🔗مشاهده فیلم کامل در یوتیوب تمامرخ:
youtu.be/riew-vhL2AA
[یادداشت میهمان]
🔸بازجامعه شدن
مهمترین ظرفیت حادثه فقدان شهادتگونه مسئولان جمهوری اسلامی ایران
علی اسکندری
بخش ۱ از ۲
حادثه اخیر که منجربه فقدان شهادتگونه رئیس جمهور، امام جمعه تبریز و هیئت همراه شد از یک جهت حسن عاقبت جمیع این عزیزان را بههمراه داشت و یکی از بهترین مرگها که مرگ در راه خدمت به خلق است را رقم زد و نشان داد کماکان انقلاب اسلامی مردان مخلصی دارد که در راه انجام وظیفه جان میدهند. اما بهنظر میرسد این اتفاق ظرفیتهایی بیش از حسن ختام فردی برای این عزیزان را داشته باشد. ظرفیتهایی که از قضا بسیار مورد نیاز جامعه کنونی ما نیز هست. در فضای دوقطبی شدید در جامعه و ضداجتماعی شدن سیاست و سیاستها این اتفاق میتواند ما را در مسیر «بازجامعه شدن» قرار دهد. در ادامه به چند مورد از امکانهای احیای جامعه که امید است رقم بخورد میپردازم.
۱. بازیابی روح جمعی
این اتفاق میتواند بهمثابه روح جدیدی برای جامعه ایرانی باشد. جامعهای که بیش از پیش به این روح نیاز دارد. جامعهای که بیش از یک دهه تقابلهای شدید اجتماعی در تمامی سطوح و مسائل را تجربه کرده است. هرچند شهادت حاج قاسم میتوانست این روح را در جامعه بدمد و تا حد زیادی دمید اما متاسفانه بدلیل اشتباهات نابخشودنی آبان 98 و اتفاق ناگوار هواپیمای اوکراینی عملا این امکان سلب شد و تا کنون روزبهروز وضعیت از این منظر بدتر شده است. اما امید و آرزو است که این حادثه نفخه الهی باشد برای دمیدن روح تازهای در جامعه ایرانی و بازجامعه شدن عموم مردم ایران.
۲. بازهمبستگی اجتماعی
این حادثه توانست یک وفاقی در مورد یک غم مشترک میان عموم مردم ایجاد کند. طبیعتا منظور عموم جامعه ایرانی است نه عدهای ناهموطن خارجنشین و یا توییتریها و فجازی بازها. یک حادثه و غمی بود که همه جناحهای سیاسی و همه دستهبندیهای اجتماعی را متاثر کرد. این حتما دستاورد مهمی است اگر قدر بدانیم و کفران نعمتی که خدا برای مان باز کرده را نکنیم. اما تحقق این آرزو لازمههایی دارد: الف) تحلیلگران اجتماعی دست از بافتن رطب و یابس برداشته و جز در این مسیر و برای تحقق این هدف که شاید تنها کارکرد آنها باشد دست به قلم نشوند.(هرچند متاسفانه این اتفاق در حال رخ دادن است.) ب) طرفین دعواهای فکری، سیاسی و اجتماعی از این حادثه و از دیگریهای آن بهدنبال بهرهبرداری و مصادره بهمطلوبهای خود و تسویه حسابهای خویش نباشند. (که این نیز متاسفانه دیده شد؛ طراحان لایحه حجاب به دوستداران انسجام اجتماعی تکهپرانی کردند و آنها نیز جواب اینها را دادند و یا مخالفان اعتراض-شورش سال گذشته بهدنبال تسویه حساب با ززآ بودند. بدیهی است منظور کنار گذاشتن اختلاف نظرها نیست اما اولا الان زمان این کار نیست و در ثانی این اتفاق حتما باید ما را در روشها به توبه روشی برساند) ج) نظام نیز از این فرصت خداداد بهترین استفاده را کند و علیالحساب هر موضوعی که ممکن است این اتحاد و همدلی و همبستگی را بهم بزند دست بردارد و از سر فرصت و با تعامل و گفتگو با عموم جامعه دست به حل مسائل اجتماعی بزند. و از هر موضوع غیراولویت داری دست بکشد و به موضوعاتی که مورد وفاق عموم جامعه است (مانند حذف تبعیض و نابرابریهای اقتصادی-اجتماعی) بپردازد و اصلاحات اجتماعی، سیاسی و اقتصادی را از این موقف شروع کند. باید بدانیم که در این فرصت هیچ مسئلهای مانند بازجامعه شدن برای جمهوری اسلامی اهمیت ندارد. بهجد امید دارم و معتقدم این اتفاق از الطاف خفیه الهی برای نظام و انقلاب اسلامی بود که سبب دمیدن روح تازهای به جمهوری اسلامی میشود. اگر اتفاقات بعد از آبان 98 را تقاص نظام برای اشتباهات آن زمان بدانیم احتمالا این حادثه را میتوان لطف خدا بهمنظور ایستادن نظام در کنار مردم فلسطین و تنها حکومتی که در برابر اسرائیل ایستاد بدانیم. (هرچند نگارنده نادانتر از آن است که حکمتهای الهی را بداند و صرفا با دخالت بیجا در کار خدا سعی به تحلیل دارد) عموم تحلیلگران، اندیشمندان، مسئولان، خواص و مردم باید بدانند هرگونه حرکتی خلاف این اتحاد و وحدت کلمه مدنظر امام و رهبری و ریسجمهور فقید است و حتما قهر الهی را بهدنبال خواهد داشت.
بخش دوم
🔸بازجامعه شدن
مهمترین ظرفیت حادثه فقدان شهادتگونه مسئولان جمهوری اسلامی ایران
علی اسکندری
بخش ۱ از ۲
حادثه اخیر که منجربه فقدان شهادتگونه رئیس جمهور، امام جمعه تبریز و هیئت همراه شد از یک جهت حسن عاقبت جمیع این عزیزان را بههمراه داشت و یکی از بهترین مرگها که مرگ در راه خدمت به خلق است را رقم زد و نشان داد کماکان انقلاب اسلامی مردان مخلصی دارد که در راه انجام وظیفه جان میدهند. اما بهنظر میرسد این اتفاق ظرفیتهایی بیش از حسن ختام فردی برای این عزیزان را داشته باشد. ظرفیتهایی که از قضا بسیار مورد نیاز جامعه کنونی ما نیز هست. در فضای دوقطبی شدید در جامعه و ضداجتماعی شدن سیاست و سیاستها این اتفاق میتواند ما را در مسیر «بازجامعه شدن» قرار دهد. در ادامه به چند مورد از امکانهای احیای جامعه که امید است رقم بخورد میپردازم.
۱. بازیابی روح جمعی
این اتفاق میتواند بهمثابه روح جدیدی برای جامعه ایرانی باشد. جامعهای که بیش از پیش به این روح نیاز دارد. جامعهای که بیش از یک دهه تقابلهای شدید اجتماعی در تمامی سطوح و مسائل را تجربه کرده است. هرچند شهادت حاج قاسم میتوانست این روح را در جامعه بدمد و تا حد زیادی دمید اما متاسفانه بدلیل اشتباهات نابخشودنی آبان 98 و اتفاق ناگوار هواپیمای اوکراینی عملا این امکان سلب شد و تا کنون روزبهروز وضعیت از این منظر بدتر شده است. اما امید و آرزو است که این حادثه نفخه الهی باشد برای دمیدن روح تازهای در جامعه ایرانی و بازجامعه شدن عموم مردم ایران.
۲. بازهمبستگی اجتماعی
این حادثه توانست یک وفاقی در مورد یک غم مشترک میان عموم مردم ایجاد کند. طبیعتا منظور عموم جامعه ایرانی است نه عدهای ناهموطن خارجنشین و یا توییتریها و فجازی بازها. یک حادثه و غمی بود که همه جناحهای سیاسی و همه دستهبندیهای اجتماعی را متاثر کرد. این حتما دستاورد مهمی است اگر قدر بدانیم و کفران نعمتی که خدا برای مان باز کرده را نکنیم. اما تحقق این آرزو لازمههایی دارد: الف) تحلیلگران اجتماعی دست از بافتن رطب و یابس برداشته و جز در این مسیر و برای تحقق این هدف که شاید تنها کارکرد آنها باشد دست به قلم نشوند.(هرچند متاسفانه این اتفاق در حال رخ دادن است.) ب) طرفین دعواهای فکری، سیاسی و اجتماعی از این حادثه و از دیگریهای آن بهدنبال بهرهبرداری و مصادره بهمطلوبهای خود و تسویه حسابهای خویش نباشند. (که این نیز متاسفانه دیده شد؛ طراحان لایحه حجاب به دوستداران انسجام اجتماعی تکهپرانی کردند و آنها نیز جواب اینها را دادند و یا مخالفان اعتراض-شورش سال گذشته بهدنبال تسویه حساب با ززآ بودند. بدیهی است منظور کنار گذاشتن اختلاف نظرها نیست اما اولا الان زمان این کار نیست و در ثانی این اتفاق حتما باید ما را در روشها به توبه روشی برساند) ج) نظام نیز از این فرصت خداداد بهترین استفاده را کند و علیالحساب هر موضوعی که ممکن است این اتحاد و همدلی و همبستگی را بهم بزند دست بردارد و از سر فرصت و با تعامل و گفتگو با عموم جامعه دست به حل مسائل اجتماعی بزند. و از هر موضوع غیراولویت داری دست بکشد و به موضوعاتی که مورد وفاق عموم جامعه است (مانند حذف تبعیض و نابرابریهای اقتصادی-اجتماعی) بپردازد و اصلاحات اجتماعی، سیاسی و اقتصادی را از این موقف شروع کند. باید بدانیم که در این فرصت هیچ مسئلهای مانند بازجامعه شدن برای جمهوری اسلامی اهمیت ندارد. بهجد امید دارم و معتقدم این اتفاق از الطاف خفیه الهی برای نظام و انقلاب اسلامی بود که سبب دمیدن روح تازهای به جمهوری اسلامی میشود. اگر اتفاقات بعد از آبان 98 را تقاص نظام برای اشتباهات آن زمان بدانیم احتمالا این حادثه را میتوان لطف خدا بهمنظور ایستادن نظام در کنار مردم فلسطین و تنها حکومتی که در برابر اسرائیل ایستاد بدانیم. (هرچند نگارنده نادانتر از آن است که حکمتهای الهی را بداند و صرفا با دخالت بیجا در کار خدا سعی به تحلیل دارد) عموم تحلیلگران، اندیشمندان، مسئولان، خواص و مردم باید بدانند هرگونه حرکتی خلاف این اتحاد و وحدت کلمه مدنظر امام و رهبری و ریسجمهور فقید است و حتما قهر الهی را بهدنبال خواهد داشت.
بخش دوم
بازجامعه شدن
بخش ۲ از ۲
۳. بازسیاسی شدن جامعه:
پس از اتحاد اجتماعی حاصل شده و مهربانی و رقت قلب ایجاد شده در پس این حادثه امید است آشتی مجددی میان عموم مردم با سیاست و نظام اسلامی اتفاق افتد (منظور قهر سیاسی مردم با صندوقهای رای، انتخاباتهای زیر 50 درصد و بیتفاوتی به سیاست در جامعه است و الا نگارنده معتقد است این قهر در لایههای اجتماعی، ارزشی و آرمانی نظام رخ نداده است). مهمترین ثمره این حادثه میتواند احیای مشارکت سیاسی در انتخابات آتی باشد. پس تمام خواص و مسئولان و عموم مردم باید تمام توان خود را برای تحقق این هدف بهکار گیرند. خواص و صداوسیما فضای جامعه و سیاست را مهیا کنند. شورای نگهبان دست از رویههای غیرشفاف و سختگیرانه خود در رد صلاحیتها بردارد و فضای آزاد و سالم سیاسی را فراهم کند و مردم نیز دوباره به صحنه بیایند.
۴. بازاخلاقی شدن سیاست:
امید و آرزو است این فضای اشتباه و کثیف سیاسی که در این بیش از یک دهه بر کشور حاکم شد و هرچه جلوتر آمدیم آلودهتر شد از فضای جامعه رخت بربندد. سیاسیون به یک مرگ آگاهی برسند و توجه به اخلاق، مرگ، قیامت و خداوند که الگوی بارز رئیسجمهور و امام جمعه فقید بود بر تمام فضای سیاست حاکم شود. فضایی که یکی از نقاط عطفش مناظرات 88 بود و پس از آن دائما به فضای زشت آن دمیده شد و دائم درحال دریدن یکدیگر و گیسوگیس کشی بودیم چنان که بیش از پیش شبیه سیاستورزی آمریکایی میشدیم و همه گروهها از هیچ کاری برای به لجن کشیدن فضا دریغ نمیورزیدند. امید است این مرگ آگاهی ایجاد شده برای سیاسیون و گروههای فکری و اجتماعی سبب شود مجدد بهجای دعواهای سخیف و بچهگون در یک فضای غیراخلاقی شاهد بازگشت فضای سیاست به یک پارادایم اخلاقی باشیم و زین پس اختلافات گفتمانی، فکری، راهبردی و سیاستی باشد که تعیین کننده سیاست در نظام اسلامی است و البته آنهم فقط در یک فضای اخلاقی. این مسئله فقط برای سیاسیون نبوده بلکه تحلیلگران اجتماعی و اندیشمندان و گروههای اجتماعی نیز یک فضای غیراخلاقی و دریده را پیش گرفتهاند. انشالله که این خونهای سبب وحدت کلمه مدنظر امام و رهبری باشد.
شاید تحقق همه این اهداف آرزو نگارنده باشد اما حداقل قابل تامل خواهد بود. البته امید به ید خفیه الهی برای سربلندی این نظام را نیز پشت خود دارد. در هر صورت ما نیاز به نقطه عطفی انقلابی برای احیا وضعیت نامطلوب اجتماعی-سیاسی خود داریم. امید است این حادثه بتواند این نقطه عطف را رقم بزند.
منبع
بخش ۲ از ۲
۳. بازسیاسی شدن جامعه:
پس از اتحاد اجتماعی حاصل شده و مهربانی و رقت قلب ایجاد شده در پس این حادثه امید است آشتی مجددی میان عموم مردم با سیاست و نظام اسلامی اتفاق افتد (منظور قهر سیاسی مردم با صندوقهای رای، انتخاباتهای زیر 50 درصد و بیتفاوتی به سیاست در جامعه است و الا نگارنده معتقد است این قهر در لایههای اجتماعی، ارزشی و آرمانی نظام رخ نداده است). مهمترین ثمره این حادثه میتواند احیای مشارکت سیاسی در انتخابات آتی باشد. پس تمام خواص و مسئولان و عموم مردم باید تمام توان خود را برای تحقق این هدف بهکار گیرند. خواص و صداوسیما فضای جامعه و سیاست را مهیا کنند. شورای نگهبان دست از رویههای غیرشفاف و سختگیرانه خود در رد صلاحیتها بردارد و فضای آزاد و سالم سیاسی را فراهم کند و مردم نیز دوباره به صحنه بیایند.
۴. بازاخلاقی شدن سیاست:
امید و آرزو است این فضای اشتباه و کثیف سیاسی که در این بیش از یک دهه بر کشور حاکم شد و هرچه جلوتر آمدیم آلودهتر شد از فضای جامعه رخت بربندد. سیاسیون به یک مرگ آگاهی برسند و توجه به اخلاق، مرگ، قیامت و خداوند که الگوی بارز رئیسجمهور و امام جمعه فقید بود بر تمام فضای سیاست حاکم شود. فضایی که یکی از نقاط عطفش مناظرات 88 بود و پس از آن دائما به فضای زشت آن دمیده شد و دائم درحال دریدن یکدیگر و گیسوگیس کشی بودیم چنان که بیش از پیش شبیه سیاستورزی آمریکایی میشدیم و همه گروهها از هیچ کاری برای به لجن کشیدن فضا دریغ نمیورزیدند. امید است این مرگ آگاهی ایجاد شده برای سیاسیون و گروههای فکری و اجتماعی سبب شود مجدد بهجای دعواهای سخیف و بچهگون در یک فضای غیراخلاقی شاهد بازگشت فضای سیاست به یک پارادایم اخلاقی باشیم و زین پس اختلافات گفتمانی، فکری، راهبردی و سیاستی باشد که تعیین کننده سیاست در نظام اسلامی است و البته آنهم فقط در یک فضای اخلاقی. این مسئله فقط برای سیاسیون نبوده بلکه تحلیلگران اجتماعی و اندیشمندان و گروههای اجتماعی نیز یک فضای غیراخلاقی و دریده را پیش گرفتهاند. انشالله که این خونهای سبب وحدت کلمه مدنظر امام و رهبری باشد.
شاید تحقق همه این اهداف آرزو نگارنده باشد اما حداقل قابل تامل خواهد بود. البته امید به ید خفیه الهی برای سربلندی این نظام را نیز پشت خود دارد. در هر صورت ما نیاز به نقطه عطفی انقلابی برای احیا وضعیت نامطلوب اجتماعی-سیاسی خود داریم. امید است این حادثه بتواند این نقطه عطف را رقم بزند.
منبع
Forwarded from ائتلاف ملّی عدالتخواه کارگری
بیانیه ائتلاف ملی عدالتخواه کارگری - ۱۴ خرداد ۱۴۰۳
مطالبات کارگران و مزدبگیران از رئیسجمهور چهاردهم
با شروع انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم، تبلیغات انتخاباتی به راه افتاده است. لکن، تبلیغات موجود غالبا شخصمحور است و وعدهها و شعارهای کلی بر ارائه راهکار برای برونرفت از مشکلات مشخص مردم، غلبه دارد. و این در حالیست که انتخابات جاری فرصت مناسبی را برای طرح و پیگیری مطالبات جامعه وسیع کارگران و مزدبگیران، که اکثریت قاطع جمعیت کشور را تشکیل میدهند، فراهم آورده است.
در زیر، برخی از مطالبات عمده مزدبگیران ارائه میگردد و طی روزهای آتی و بعد از اعلام اسامی نامزدهایی که صلاحیتشان تأیید میشود، بررسی خواهیم کرد که مواضع کدامیک از نامزدها به این مطالبات نزدیکتر و نسبت به آن پاسخگوتر است. نتیجه این بررسی را متعاقبا به آگاهی شما ملت شریف ایران میرسانیم.
۱ - تعیین حقوق و دستمزد مطابق ماده ۴۱ قانون کار، با توجه به نرخ رسمی تورم و تأمین هزینه واقعی سبد معیشت خانوار.
از آنجا که این شروط در تعیین حداقل دستمزد ۱۴۰۳ ملحوظ نشده و حقوق و دستمزد امسال عملا سرکوب شده است، تجدیدنظر عاجل در این خصوص و افزایش فوری حقوق و دستمزد با رعایت اصل سه جانبهگرایی و لحاظ موافقت و رضایت نمایندگان کارگران در شورای عالی کار، میبایست در صدر تصمیمات رئیسجمهور چهاردهم قرار گیرد.
۲ - تأمین امنیت شغلی توسط اجرای فوری و کامل طرح طبقهبندی مشاغل. بدین منظور، قراردادهای موقت نیروی کار و کلیه قراردادهای سفیدامضا میبایست فورا لغو گردد. همچنین، لازم است کارگران مناطق ویژه و آزاد اقتصادی از شمول قانون کار برخوردار شوند و هرگونه تفاوت در حقوق قانونی کارگران بر حسب جمعیت کارگران کارگاه نیز بر طرف گردد.
۳ - تضمینهای اجرایی برای برخورداری از حق تشکلیابی بر اساس اصل بیست و ششم قانون اساسی و بند ۱۳۱ قانون کار. در این راستا، رئیسجمهور چهاردهم میبایست مشوق و مروج ایجاد و تحکیم نهادهای صنفی کارگران باشد و از تمامی اختیارات خود برای تسهیل و رفع موانع در این زمینه استفاده کند.
۴ - جلوگیری از خصوصیسازی صنایع مهم و سرمایهها و بنگاههای ملی، و توقف خصوصیسازی فاجعهبار خدمات مربوط به حوزههای سلامت و آموزش.
۵ - حفظ و تقویت ارزش پول ملی.
۶ - افزایش ایمنی کار و الزام کارفرما به رعایت موازین ایمنی.
۷ - تسریع در تسویهٔ بدهی دولت به سازمان تأمین اجتماعی بهعنوان دارایی بیننسلی کارگران ایران.
۸ - زمینهسازی برای مشارکت نمایندگان کارگران در مدیریت بنگاههای زیرمجموعهٔ تأمین اجتماعی.
مطالبات کارگران و مزدبگیران از رئیسجمهور چهاردهم
با شروع انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم، تبلیغات انتخاباتی به راه افتاده است. لکن، تبلیغات موجود غالبا شخصمحور است و وعدهها و شعارهای کلی بر ارائه راهکار برای برونرفت از مشکلات مشخص مردم، غلبه دارد. و این در حالیست که انتخابات جاری فرصت مناسبی را برای طرح و پیگیری مطالبات جامعه وسیع کارگران و مزدبگیران، که اکثریت قاطع جمعیت کشور را تشکیل میدهند، فراهم آورده است.
در زیر، برخی از مطالبات عمده مزدبگیران ارائه میگردد و طی روزهای آتی و بعد از اعلام اسامی نامزدهایی که صلاحیتشان تأیید میشود، بررسی خواهیم کرد که مواضع کدامیک از نامزدها به این مطالبات نزدیکتر و نسبت به آن پاسخگوتر است. نتیجه این بررسی را متعاقبا به آگاهی شما ملت شریف ایران میرسانیم.
۱ - تعیین حقوق و دستمزد مطابق ماده ۴۱ قانون کار، با توجه به نرخ رسمی تورم و تأمین هزینه واقعی سبد معیشت خانوار.
از آنجا که این شروط در تعیین حداقل دستمزد ۱۴۰۳ ملحوظ نشده و حقوق و دستمزد امسال عملا سرکوب شده است، تجدیدنظر عاجل در این خصوص و افزایش فوری حقوق و دستمزد با رعایت اصل سه جانبهگرایی و لحاظ موافقت و رضایت نمایندگان کارگران در شورای عالی کار، میبایست در صدر تصمیمات رئیسجمهور چهاردهم قرار گیرد.
۲ - تأمین امنیت شغلی توسط اجرای فوری و کامل طرح طبقهبندی مشاغل. بدین منظور، قراردادهای موقت نیروی کار و کلیه قراردادهای سفیدامضا میبایست فورا لغو گردد. همچنین، لازم است کارگران مناطق ویژه و آزاد اقتصادی از شمول قانون کار برخوردار شوند و هرگونه تفاوت در حقوق قانونی کارگران بر حسب جمعیت کارگران کارگاه نیز بر طرف گردد.
۳ - تضمینهای اجرایی برای برخورداری از حق تشکلیابی بر اساس اصل بیست و ششم قانون اساسی و بند ۱۳۱ قانون کار. در این راستا، رئیسجمهور چهاردهم میبایست مشوق و مروج ایجاد و تحکیم نهادهای صنفی کارگران باشد و از تمامی اختیارات خود برای تسهیل و رفع موانع در این زمینه استفاده کند.
۴ - جلوگیری از خصوصیسازی صنایع مهم و سرمایهها و بنگاههای ملی، و توقف خصوصیسازی فاجعهبار خدمات مربوط به حوزههای سلامت و آموزش.
۵ - حفظ و تقویت ارزش پول ملی.
۶ - افزایش ایمنی کار و الزام کارفرما به رعایت موازین ایمنی.
۷ - تسریع در تسویهٔ بدهی دولت به سازمان تأمین اجتماعی بهعنوان دارایی بیننسلی کارگران ایران.
۸ - زمینهسازی برای مشارکت نمایندگان کارگران در مدیریت بنگاههای زیرمجموعهٔ تأمین اجتماعی.
طبقه سه| مجتبی نامخواه
🔸نیایش اول: في المناجاة لكشف الظلم اَللّهُمَّ اِنَّ ظُلمَ عِبادِک قَد تَمَکنَ فی بِلادِک حَتّی اَماتَ العَدلَ وَ قَطَعَ السُبُلَ وَ مَحَقَ الحَقَّ وَ اَبطَلَ الصِّدقَ وَ اَخفَی البِرَّ وَ اَظهَرَ الشَرَّ وَ اَخمَدَ التَّقوی وَ اَزالَ الْهُدی وَ اَزاحَ الْخَیرَ…
در زمانهای به سر میبریم که ظلم در جهان ما سخت کامیاب است؛ هفتاد و پنج سال است که در فلسطین انسان میکشد و در ماههای اخیر بیشتر از همیشه و بیشتر.
در این موقعیت و در سالروز شهادت امام جواد علیه السلام، قرائت این دو نیایش شگرف و ژرف و تأمل بر معانی یکسره رهاییبخش آنها، موجب امیدواری و شورانگیز است.
همین دو دعا و نیایش کوتاه چقدر حرف دارد درباره درک نتایج اجتماعیِ تمکن و تفوق و سیطره و استیلای ظلم. درباره الهیات ستیز با ظلم؛ و خدایی که در میانه میدان ستیز با ظالمان حاضر است. درباره غایت و چگونگی ستیز با ظلم از موضع اقلیت بر علیه قدرت مسلط.
در این موقعیت و در سالروز شهادت امام جواد علیه السلام، قرائت این دو نیایش شگرف و ژرف و تأمل بر معانی یکسره رهاییبخش آنها، موجب امیدواری و شورانگیز است.
همین دو دعا و نیایش کوتاه چقدر حرف دارد درباره درک نتایج اجتماعیِ تمکن و تفوق و سیطره و استیلای ظلم. درباره الهیات ستیز با ظلم؛ و خدایی که در میانه میدان ستیز با ظالمان حاضر است. درباره غایت و چگونگی ستیز با ظلم از موضع اقلیت بر علیه قدرت مسلط.
🔸«اسلام عبادت؛ حج برائت»
مقدمهای بر غیبت امر منفی در تفکر اسلامی معاصر
🔻چند سالی است به شکلی روزافزون آرزوی حج دارم و کیست که این ایام مدهوش این طلب نباشد؟ چه عظمت رازآلودی: خدا در این سیاره، همین سیاره خاکی و پُر رنج ما، خانهای دارد و انسان را نیز بدان خانه راهی هست.
امسال البته علاوه بر آن دلبستگی، یک حس نگرانی آمیخته با امید هم اضافه شده: «حج امسال حج برائت است»؛ حج امسال، حج برائت خواهد بود؟
🔻«حج برائت» نیازمند یک زیرساخت فکری گسترده، یک نگرش اسلامی پویا و وجود عناصر مفهومیِ منفی برجسته است. امری که امروز در عالم اسلام غایب است. امر منفی یعنی بُعدی از اندیشه که فقدانها و نامطلوبیت را شرح داده و مفاهیمی برای دگرگونی وضعیت بسازد. امروز و در اثر رکود فکری، امر منفی از غایبان بنیادین اندیشه ماست.
🔻نمیشود اسلاممان در طول سال اسلامِ عبادت باشد اما به حج که میرسیم، میوهٔ آن حجِ برائت باشد.
از این رو ایده رهبر انقلاب مبنی بر حج برائت را باید به مثابه فراخوانی یک دگرگونی فکری دید. ما نیازمند آن هستیم که با یک تغییر فکری امر منفی را در دل تفکر اسلامی احیا کنیم. حج تمام پهنه این دگرگونی فکری نیست اما کانون آن است.
🔻نتیجه اسلام عبادت، حج عبادت است. حج برائت محصول اسلامِ عدالت است.
🔻در کل که یکی داستان پُر آب چشم است این ماجرای امر منفی در تفکر اسلامی معاصر. ایده مترقی حج برائت فرصتی است برای اندیشیدن در اینباره.
اللهم ارزقنا حج بیتک الحرام.
@tabagheh3_ir
مقدمهای بر غیبت امر منفی در تفکر اسلامی معاصر
🔻چند سالی است به شکلی روزافزون آرزوی حج دارم و کیست که این ایام مدهوش این طلب نباشد؟ چه عظمت رازآلودی: خدا در این سیاره، همین سیاره خاکی و پُر رنج ما، خانهای دارد و انسان را نیز بدان خانه راهی هست.
امسال البته علاوه بر آن دلبستگی، یک حس نگرانی آمیخته با امید هم اضافه شده: «حج امسال حج برائت است»؛ حج امسال، حج برائت خواهد بود؟
🔻«حج برائت» نیازمند یک زیرساخت فکری گسترده، یک نگرش اسلامی پویا و وجود عناصر مفهومیِ منفی برجسته است. امری که امروز در عالم اسلام غایب است. امر منفی یعنی بُعدی از اندیشه که فقدانها و نامطلوبیت را شرح داده و مفاهیمی برای دگرگونی وضعیت بسازد. امروز و در اثر رکود فکری، امر منفی از غایبان بنیادین اندیشه ماست.
🔻نمیشود اسلاممان در طول سال اسلامِ عبادت باشد اما به حج که میرسیم، میوهٔ آن حجِ برائت باشد.
از این رو ایده رهبر انقلاب مبنی بر حج برائت را باید به مثابه فراخوانی یک دگرگونی فکری دید. ما نیازمند آن هستیم که با یک تغییر فکری امر منفی را در دل تفکر اسلامی احیا کنیم. حج تمام پهنه این دگرگونی فکری نیست اما کانون آن است.
🔻نتیجه اسلام عبادت، حج عبادت است. حج برائت محصول اسلامِ عدالت است.
🔻در کل که یکی داستان پُر آب چشم است این ماجرای امر منفی در تفکر اسلامی معاصر. ایده مترقی حج برائت فرصتی است برای اندیشیدن در اینباره.
اللهم ارزقنا حج بیتک الحرام.
@tabagheh3_ir
🔸انقلاب فرومانده
در نقد مفهوم پر تکرار این روزها، «جبهه انقلاب»
«این قیام یک قیام الهی بود که تمام اقشار ملت را فرا گرفت و ملت یک حزب شدند: حزب الهی.» صحیفه امام، ج۶، ص ۲۹۶
🔻نیروهای حرفهای میدان سیاست همواره علاقه داشتهاند نیروی اجتماعی انقلاب اسلامی را پیرو و بخشی از مایملک خود در جامعه سازند.
برای اینکار طی دههها از هویت حزبالله جامعهزدایی کردهاند. در این روند، نیروی اجتماعی که در نگاه امام خمینی و متفکران انقلاب، مساوی با متن عمومی جامعه بوده، معنایی به کلی متفاوت داده و به یک الیت مذهبی سیاسیِ به دور از رواداری تقلیل دادهاند.
🔻همواره به موازات تلاش سیاستمدران حرفهای برای قیمومت بر مردم، تلاشی برای قیمومت بر نیروهای فعال جامعه نیز در جریان بوده است. در دهه شصت جناح چپ و در دهههای بعد جناح راست، در پی طرح خود به عنوان «قیّم» بر نیروی اجتماعی انقلاب و مردم دست برتر را داشتهاند. از میانه دهه هفتاد به بعد، جناح راست این امکان را داشته که با صورتگری اشکال متفاوت، صورتبندی نیروی انقلاب را در موقعیت پیرو خود، دنبال کند. بعدها اسامی متداول جناح راست تحت عنوان اصولگرایی و نیروهای ارزشی و بعدتر نواصولگرایی کم و بیش این مسیر را پیمودهاند.
🔻هر یک از این مفاهیم و پروژهها موفقیتهای مهمی را کسب کردهاند اما هیچگاه موفقیت تام نداشتهاند. امروز اما گویی مفهومی تحت عنوان «جبهه انقلاب» توانسته چنین کند و به یک قیّم تمام عیار برای نیروی اجتماعی انقلاب اسلامی تبدیل شود.
🔻در یک وضعیت نابرابر، که نیروهای سیاسی به نامزدها و ستادهایشان تقلیل یافته، جریانهایی معدود در سیاست امکان برآمدن خواهند یافت. طبیعی است برآمدگان(برکشیدگان) این وضعیت نابرابر، تمایل داشته باشند که خود را از دیگران برتر و هواداران خود را نیز چنین بدانند. ممکن است آنها مایل باشند خود را «انقلاب اسلامی» بخوانند و نیروهای هوادار یا همفکر خود را هم با عناوینی همچون «جبهه انقلاب» نامگذاری کنند؛ ما باید باور کنیم؟
🔻انقلاب اسلامی حتما جبهه داشته و دارد. به جمله نخستین از امام خمینی بازگردیم: اگر در ترکیب جبهه انقلاب، مراد از انقلاب، انقلاب اسلامی است؛ جبهه این انقلاب، باید ملت ایران باشد. آن انقلابی که جبهه آن به جمعی سیاستمدار حرفهای و هوادارانشان محدود میشود، بیآن که این سیاستمداران هیچ نمایندگی معینی از «ملت» ایران داشته باشند، یک انقلاب پیشرو نیست؛ یک انقلاب فرومانده است، اگر نگوییم یک انقلاب ارتجاعی.
جبهه انقلاب، به معنایی که در آن جبهه مساوی با عموم ملت است، اگر یک غایت سیاسی داشته باشد، آن ایستادگی در برابر این انقلاب فرومانده است.
#انتخابات۱۴۰۳
@tabagheh3_ir
در نقد مفهوم پر تکرار این روزها، «جبهه انقلاب»
«این قیام یک قیام الهی بود که تمام اقشار ملت را فرا گرفت و ملت یک حزب شدند: حزب الهی.» صحیفه امام، ج۶، ص ۲۹۶
🔻نیروهای حرفهای میدان سیاست همواره علاقه داشتهاند نیروی اجتماعی انقلاب اسلامی را پیرو و بخشی از مایملک خود در جامعه سازند.
برای اینکار طی دههها از هویت حزبالله جامعهزدایی کردهاند. در این روند، نیروی اجتماعی که در نگاه امام خمینی و متفکران انقلاب، مساوی با متن عمومی جامعه بوده، معنایی به کلی متفاوت داده و به یک الیت مذهبی سیاسیِ به دور از رواداری تقلیل دادهاند.
🔻همواره به موازات تلاش سیاستمدران حرفهای برای قیمومت بر مردم، تلاشی برای قیمومت بر نیروهای فعال جامعه نیز در جریان بوده است. در دهه شصت جناح چپ و در دهههای بعد جناح راست، در پی طرح خود به عنوان «قیّم» بر نیروی اجتماعی انقلاب و مردم دست برتر را داشتهاند. از میانه دهه هفتاد به بعد، جناح راست این امکان را داشته که با صورتگری اشکال متفاوت، صورتبندی نیروی انقلاب را در موقعیت پیرو خود، دنبال کند. بعدها اسامی متداول جناح راست تحت عنوان اصولگرایی و نیروهای ارزشی و بعدتر نواصولگرایی کم و بیش این مسیر را پیمودهاند.
🔻هر یک از این مفاهیم و پروژهها موفقیتهای مهمی را کسب کردهاند اما هیچگاه موفقیت تام نداشتهاند. امروز اما گویی مفهومی تحت عنوان «جبهه انقلاب» توانسته چنین کند و به یک قیّم تمام عیار برای نیروی اجتماعی انقلاب اسلامی تبدیل شود.
🔻در یک وضعیت نابرابر، که نیروهای سیاسی به نامزدها و ستادهایشان تقلیل یافته، جریانهایی معدود در سیاست امکان برآمدن خواهند یافت. طبیعی است برآمدگان(برکشیدگان) این وضعیت نابرابر، تمایل داشته باشند که خود را از دیگران برتر و هواداران خود را نیز چنین بدانند. ممکن است آنها مایل باشند خود را «انقلاب اسلامی» بخوانند و نیروهای هوادار یا همفکر خود را هم با عناوینی همچون «جبهه انقلاب» نامگذاری کنند؛ ما باید باور کنیم؟
🔻انقلاب اسلامی حتما جبهه داشته و دارد. به جمله نخستین از امام خمینی بازگردیم: اگر در ترکیب جبهه انقلاب، مراد از انقلاب، انقلاب اسلامی است؛ جبهه این انقلاب، باید ملت ایران باشد. آن انقلابی که جبهه آن به جمعی سیاستمدار حرفهای و هوادارانشان محدود میشود، بیآن که این سیاستمداران هیچ نمایندگی معینی از «ملت» ایران داشته باشند، یک انقلاب پیشرو نیست؛ یک انقلاب فرومانده است، اگر نگوییم یک انقلاب ارتجاعی.
جبهه انقلاب، به معنایی که در آن جبهه مساوی با عموم ملت است، اگر یک غایت سیاسی داشته باشد، آن ایستادگی در برابر این انقلاب فرومانده است.
#انتخابات۱۴۰۳
@tabagheh3_ir
Forwarded from خانه مستند
🎥 مستند ما و اقبال
◀️ نگاهی به زندگی و میراث اقبال لاهوری شاعر و متفکر بزرگ جهان اسلام
🔻کارگردان: محسن کوقان
🕰 سه شنبه ۲۹ خرداد ساعت ۲۱
📺 شبکه مستند
◀️ نگاهی به زندگی و میراث اقبال لاهوری شاعر و متفکر بزرگ جهان اسلام
🔻کارگردان: محسن کوقان
🕰 سه شنبه ۲۹ خرداد ساعت ۲۱
📺 شبکه مستند
🔸چه دولتی؟
در مسیر انتخابات، ما بیش و پیش از پرسش متداولِ «چه کسی؟»، به «چه دولتی؟» نیاز داریم. چه آن که پرسش دوم ما را به پرسش نخست میرساند و حتی احتمال دارد به پاسخ پرسش نخست هم نزدیک کند، اما این رابطه بالعکس نیست. یعنی نمیتوان از پرسش اول و از ویژگیهای رئیس دولت، به پرسش دوم درباره ماهیت کلان دولت رسید.
لازمه «عمل سیاسی»، حتی لازمه هواداری صحیح، درانداختن پرسش دوم و سیاستمداری از مسیر این پرسش است.
امیدوارم شماره ویژه دولت «نامه جمهور» همین روزها منتشر شود؛ در این شماره بحثهای مبسوطی درباره پرسش «چه دولتی؟» داریم.
گفتوگویی هم که در ادامه میآید، چارچوبهای کلی ایده دولت انقلاب اسلامی را به بحث میگذارد. طرحی از پاسخ به پرسشِ «چه دولتی؟»
👇👇👇
در مسیر انتخابات، ما بیش و پیش از پرسش متداولِ «چه کسی؟»، به «چه دولتی؟» نیاز داریم. چه آن که پرسش دوم ما را به پرسش نخست میرساند و حتی احتمال دارد به پاسخ پرسش نخست هم نزدیک کند، اما این رابطه بالعکس نیست. یعنی نمیتوان از پرسش اول و از ویژگیهای رئیس دولت، به پرسش دوم درباره ماهیت کلان دولت رسید.
لازمه «عمل سیاسی»، حتی لازمه هواداری صحیح، درانداختن پرسش دوم و سیاستمداری از مسیر این پرسش است.
امیدوارم شماره ویژه دولت «نامه جمهور» همین روزها منتشر شود؛ در این شماره بحثهای مبسوطی درباره پرسش «چه دولتی؟» داریم.
گفتوگویی هم که در ادامه میآید، چارچوبهای کلی ایده دولت انقلاب اسلامی را به بحث میگذارد. طرحی از پاسخ به پرسشِ «چه دولتی؟»
👇👇👇
Audio
🎧#پادکست | #دولت_مقتدر
☑️ ماهیت اجتماعی دولت در اندیشه امام و تجربه انقلاب
👤حجتالاسلام مجتبی نامخواه؛ سردبیر فصلنامه نامه جمهور
سوال از هستی دولت 6:10
اشاره به ایده امام 8:49
انقلاب اجتماعی اسلامی 17:30
اندیشه فقهی امام 30:20
ویژگی ایده دولت امام 44:30
عدالتزدایی از هویت 55:00
📮فکرت، رسانه اندیشه و آگاهی؛
وب | ایتا | تلگرام | اینستاگرام
☑️ ماهیت اجتماعی دولت در اندیشه امام و تجربه انقلاب
👤حجتالاسلام مجتبی نامخواه؛ سردبیر فصلنامه نامه جمهور
سوال از هستی دولت 6:10
اشاره به ایده امام 8:49
انقلاب اجتماعی اسلامی 17:30
اندیشه فقهی امام 30:20
ویژگی ایده دولت امام 44:30
عدالتزدایی از هویت 55:00
📮فکرت، رسانه اندیشه و آگاهی؛
وب | ایتا | تلگرام | اینستاگرام
Forwarded from فکرت
#گزارش_گفتگو
📌 تجربه ایده قبل از ظهور آن
🖇حجتالاسلام مجتبی نامخواه در گفتگو با فکرت
🔸ما نهاد دولت را بیش از آنکه متأثر از مسئول و رئیس دولت بدانیم باید متأثر از #ایدهای بدانیم که در باب #دولت مطرح است اما عموماً خلاف این مطرح میشود و لذا دچار روزمرگی دولتها میشویم و میبینیم که معمولاً دولتها با ایدههای متفاوت، نتایج مشابهی را به بار میآورند.
🔹شیوه اندیشیدن ما به دولت اغلب بهگونهای است که درباره ابعاد #قدرت_دولت و یا منشأ مشروعیت آن صحبت میکنیم و حال آنکه اینها به ما برای ساخت دولت کمک نمیکند؛ بررسی انقلاب اسلامی نشان میدهد که ما به خوبی ایده دولت مدنظر امام راحل را که برگرفته از دو اصل #عدالت و #رفاه_اجتماعی بود، اول در عمل #تجربه کردیم و بعد از آن به سراغ #تئوریزهکردن آن رفتیم.
مطالعه کامل گفتگو در «وبگاه فکرت»
📮فکرت، رسانه اندیشه و آگاهی؛
وب | ایتا | تلگرام | اینستاگرام
📌 تجربه ایده قبل از ظهور آن
🖇حجتالاسلام مجتبی نامخواه در گفتگو با فکرت
🔸ما نهاد دولت را بیش از آنکه متأثر از مسئول و رئیس دولت بدانیم باید متأثر از #ایدهای بدانیم که در باب #دولت مطرح است اما عموماً خلاف این مطرح میشود و لذا دچار روزمرگی دولتها میشویم و میبینیم که معمولاً دولتها با ایدههای متفاوت، نتایج مشابهی را به بار میآورند.
🔹شیوه اندیشیدن ما به دولت اغلب بهگونهای است که درباره ابعاد #قدرت_دولت و یا منشأ مشروعیت آن صحبت میکنیم و حال آنکه اینها به ما برای ساخت دولت کمک نمیکند؛ بررسی انقلاب اسلامی نشان میدهد که ما به خوبی ایده دولت مدنظر امام راحل را که برگرفته از دو اصل #عدالت و #رفاه_اجتماعی بود، اول در عمل #تجربه کردیم و بعد از آن به سراغ #تئوریزهکردن آن رفتیم.
مطالعه کامل گفتگو در «وبگاه فکرت»
📮فکرت، رسانه اندیشه و آگاهی؛
وب | ایتا | تلگرام | اینستاگرام
🔸ناترازی یا نابرابری؟
در جستجوی درک اجتماعی از تورم
🔻مهمتر از تلاش برای حل تورم، این است که فهمی جامع و اجتماعی و فرهنگی از تورم به دست بیاوریم.
تورم وضعیتی اقتصادی است که مابهازا اجتماعی آن عبارت است از نابرابری و تضعیف و نابودی اثر کلیه سیاستهای رفاهی.
🔻فهم اجتماعی تورم یعنی بفهمیم جامعهای که از دردِ مزمن تورم رنج میبرد، عمیقاً نابرابر شده است.
در چنین جامعهای اکثریت مزدبگیر، به بازندگانی فرودست تبدیل میشوند. در مقابل اقلیتی قرار دارند که ملاکان و صاحبان مستغلات و انباشتههای طلا و ارز هستند. اینان از راهی غیر از کار، درآمد کسب میکنند. تورم باعث میشود این دسته اخیر سود کرده و برنده و فرادست شوند.
🔻به این ترتیب میتوان به آثار فرهنگی تورم نیز اشاره کرد. با تورم پیاپی و تضعیف عدالت به مثابه تنها ارزش مطلق در نظام ارزشی ما، کلیت نظام ارزش در جامعه تضعیف میشود.
تورم همه ما را به شکل فراگیر و موثر دعوت میکند مسیرهایی غیر از «کار» را برای کسب درآمد برگزینیم. فرهنگ و ایده کار را در جامعه تضعیف میکند و در نتیجه به نیروهای غیر کارگر و روابط غیر کار، امکان میدهد بخشهای غیرمولد در جامعه را رشد بدهند.
🔻در چنین شرایطی مقابله با تورم، بیش و پیش از پاسخهایی کارشناسی- سیاستی و مبتنی بر ضوابط حسابداری، نیازمند ایده و ابعاد سیاسی اجتماعی است. بیش و پیش از تلاش برای مهار تورم، نیازمند تلاش برای رفع آثار اجتماعی تورم هستیم.
🔻دولت و رئیس دولت همان سازمان برنامه و ریاست آن نیست که همه پدیده کلان تورم را به برنامهریزی و ناترازی تقلیل دهد. دولت پیش و به تأکید بیش از هر چیز یک موجود اجتماعی است و نه یک نهاد حسابداری عمومی.
بنابراین باید رفع تورم را پیش و بیش از ناترازی، از نابرابری آغاز کرد و به تحکیم سیاستها و نظام رفاهی پرداخت.
🔹پ.ن:
این متن را قبل از مناظره دیشب نوشتم و کنار دستم گذاشتم که ببینم آیا در طول مناظره نمایندهای برای آن مییابم یا نه. طبیعی است انتظار حداکثری نداشته و ندارم، همین که کسی بداند و بگوید که مسئله بیش و پیش از ناترازی، نابرابری است کافی است.
من که در برنامه دیشب چیز خاصی نیافتم که به درک و دردِ نابرابری ارجاع بدهد.
گرچه فرم و محتوای ملالآور برنامه موسوم به مناظره هم موجب شد آن را به دقت نبینم جذابیت جام ملتهای اروپا هم بیتاثیر نبود!
به هر حال شاید کسی چیزی گفته باشد که من ندیده باشم.
نمیدانم شاید هم انتظار زیادی باشد دیدن مسائل از منظر نابرابری و عقبماندگی در عدالت؛ اما نمیتوان از دولتی که در موقعیت نادیدهگرفتن عقبماندگی در عدالت متولد میشود، انتظار داشت برای عقبماندگی در عدالت اجتماعی چارهای بیاندیشد.
این که چهار پنج ساعت درباره اقتصاد و غیر آن، مُشتی حرف کلی و غیر کلی مطرح بشود و در عمل هیچ ارجاع روشنی به وضعیتِ عقبماندگی در عدالت ندهد؛ و پس از آن هم در فضای مجازی و غیر آن، هیچ نقدی از منظر این فقدان مطرح نشود، خیلی عجیب بود.
این نشان میدهد مسئله ما این نیست که در عدالت عقب هستیم؛ مسئله ما این است که بر ما خلاف متن جامعه، حتی عدالت را هم نمیخواهیم و درباره آن، آنچنان که شایسته است حرف نمیزنیم.
@tabagheh3_ir
در جستجوی درک اجتماعی از تورم
🔻مهمتر از تلاش برای حل تورم، این است که فهمی جامع و اجتماعی و فرهنگی از تورم به دست بیاوریم.
تورم وضعیتی اقتصادی است که مابهازا اجتماعی آن عبارت است از نابرابری و تضعیف و نابودی اثر کلیه سیاستهای رفاهی.
🔻فهم اجتماعی تورم یعنی بفهمیم جامعهای که از دردِ مزمن تورم رنج میبرد، عمیقاً نابرابر شده است.
در چنین جامعهای اکثریت مزدبگیر، به بازندگانی فرودست تبدیل میشوند. در مقابل اقلیتی قرار دارند که ملاکان و صاحبان مستغلات و انباشتههای طلا و ارز هستند. اینان از راهی غیر از کار، درآمد کسب میکنند. تورم باعث میشود این دسته اخیر سود کرده و برنده و فرادست شوند.
🔻به این ترتیب میتوان به آثار فرهنگی تورم نیز اشاره کرد. با تورم پیاپی و تضعیف عدالت به مثابه تنها ارزش مطلق در نظام ارزشی ما، کلیت نظام ارزش در جامعه تضعیف میشود.
تورم همه ما را به شکل فراگیر و موثر دعوت میکند مسیرهایی غیر از «کار» را برای کسب درآمد برگزینیم. فرهنگ و ایده کار را در جامعه تضعیف میکند و در نتیجه به نیروهای غیر کارگر و روابط غیر کار، امکان میدهد بخشهای غیرمولد در جامعه را رشد بدهند.
🔻در چنین شرایطی مقابله با تورم، بیش و پیش از پاسخهایی کارشناسی- سیاستی و مبتنی بر ضوابط حسابداری، نیازمند ایده و ابعاد سیاسی اجتماعی است. بیش و پیش از تلاش برای مهار تورم، نیازمند تلاش برای رفع آثار اجتماعی تورم هستیم.
🔻دولت و رئیس دولت همان سازمان برنامه و ریاست آن نیست که همه پدیده کلان تورم را به برنامهریزی و ناترازی تقلیل دهد. دولت پیش و به تأکید بیش از هر چیز یک موجود اجتماعی است و نه یک نهاد حسابداری عمومی.
بنابراین باید رفع تورم را پیش و بیش از ناترازی، از نابرابری آغاز کرد و به تحکیم سیاستها و نظام رفاهی پرداخت.
🔹پ.ن:
این متن را قبل از مناظره دیشب نوشتم و کنار دستم گذاشتم که ببینم آیا در طول مناظره نمایندهای برای آن مییابم یا نه. طبیعی است انتظار حداکثری نداشته و ندارم، همین که کسی بداند و بگوید که مسئله بیش و پیش از ناترازی، نابرابری است کافی است.
من که در برنامه دیشب چیز خاصی نیافتم که به درک و دردِ نابرابری ارجاع بدهد.
گرچه فرم و محتوای ملالآور برنامه موسوم به مناظره هم موجب شد آن را به دقت نبینم جذابیت جام ملتهای اروپا هم بیتاثیر نبود!
به هر حال شاید کسی چیزی گفته باشد که من ندیده باشم.
نمیدانم شاید هم انتظار زیادی باشد دیدن مسائل از منظر نابرابری و عقبماندگی در عدالت؛ اما نمیتوان از دولتی که در موقعیت نادیدهگرفتن عقبماندگی در عدالت متولد میشود، انتظار داشت برای عقبماندگی در عدالت اجتماعی چارهای بیاندیشد.
این که چهار پنج ساعت درباره اقتصاد و غیر آن، مُشتی حرف کلی و غیر کلی مطرح بشود و در عمل هیچ ارجاع روشنی به وضعیتِ عقبماندگی در عدالت ندهد؛ و پس از آن هم در فضای مجازی و غیر آن، هیچ نقدی از منظر این فقدان مطرح نشود، خیلی عجیب بود.
این نشان میدهد مسئله ما این نیست که در عدالت عقب هستیم؛ مسئله ما این است که بر ما خلاف متن جامعه، حتی عدالت را هم نمیخواهیم و درباره آن، آنچنان که شایسته است حرف نمیزنیم.
@tabagheh3_ir